تعبیر خواب افتادن دندان در اسلام. علامه مجلسی (ره) گوید: سقوط دندان‌های بالا تعبیر شده به مرگ خویشان پدری و دندان پایین به خویشان مادری. محمدبن سیرین گوید: اگر ببینی دندان تو به کف دستت یا روی زمین افتاده و خاکی نشده است ...
معنی: خدا را شکر میکنم که مرا ذلیل نکرد و به آدم پَستی چون تو گرفتارم نساخت. ۱۴- داد با این همه افتادگی ام عز آزادی و آزادگیم. معنی: خدا با همه این نداری هایم، در عوض عزت و آزادی به من بخشید.
خدمات Google واژه‌ها، عبارت‌ها، و صفحه‌های وب را بدون هزینه بین زبان فارسی و بیش‌از ۱۰۰ زبان دیگر فوراً ترجمه می‌کند.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی ... در ادامه هفت آبا به معنی هفت آسمان است ( هفت‌آسمان، واژه‌ای در قرآن که بر وجود آسمان‌های هفت‌گانه دلالت می‌کند. ادیان دیگر همچون یهود و مسیحیت هم از هفت‌آسمان ...
طبق ماده ۷۰ قانون تأمین اجتماعی ، مرجع تشخیص از کار افتادگی کمیسیون های پزشکی مذکور در ماده ۹۱ قانون می باشند، بدین معنی که پزشک معالج پس از انجام خدمات توانبخشی و درمان چنانچه فرد بیمه‌شده ...
معنی از کار افتادگی به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
معنی شعر افتادگی آموز اگر طالب فیضی،هرگزنخوردآب زمینی که بلند است-افتادگي آموز اگر | پایگاه واضح امروز : یکشنبه ، 1 مهر 1403
فروتنی. [ ف ُ ت َ ] ( حامص مرکب )افتادگی. خضوع. تواضع. مقابل برتنی و کبر و عجب. نرم گردنی. خفض جناح. ( یادداشت بخط مؤلف ) : فخرش بفضل و اصل بزرگ وفروتنی است وین هر سه چیز نیست برون از شمار او.
معنی و نمونه جمله پیش پا افتادگی - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، banality, paltriness, superficiality, triviality, banal
معنی: ۱۳- خدا را شكر می گويم كه مرا خوار و ذلیل نساخت و به شخصی پستی چون تو گرفتار نكرد. داد با اینهمه افتادگی ام *** عز آزادی و آزادگی ام. معنی: ۱۴- با وجود فقر و نداری خداوند به من آزادی و آزادگی ...
بنابراین به طور خلاصه، افتادگی شانه به معنیِ برهم خوردن تعادل عضلانی و عدم تقارن شانه‌هاست. در صورتی‌که احساس کردید، تقارن شانه‌های‌تان به‌هم خورده، بهتر است هرچه زودتر برای درمان آن ...
افتادگی پلک (پتوز) اغلب چیزی بیش از یک مشکل زیبایی شناختی برای افراد مبتلا است. به دلیل "اثر چشمک زن" پلک های فوقانی، بیمار از احساس فشار جسم خارجی و همچنین از محدودیت میدان دید به سمت بالا رنج می برد.
معنی و نمونه جمله از کار افتادگی - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، disablement جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن ...
معنی. افتادگی؛ تواضع. ... لغت‌نامه دهخدا. فروتنی . [ ف ُ ت َ ] (حامص مرکب )افتادگی . خضوع . تواضع. مقابل برتنی و کبر و عجب . نرم گردنی . خفض جناح . (یادداشت بخط مؤلف ) : فخرش بفضل و اصل بزرگ وفروتنی است ...
معنی از کار افتادگی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
افتادن افتادن /'oftādan/ معنی ۱. از بالا به پایین افتادن؛ سقوط کردن؛ فرود آمدن. ۲. [عامیانه، مجاز] بی‌استفاده در جایی رها شدن. ۳. [عامیانه، مجاز] بستری یا ز...
معنی افتادگی به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
این عارضه به معنی افتادگی قسمتی از بدن است و زمانی اتفاق می افتد که رکتوم به درون پیچیده شده و از یکی از منافذ طبیعی بدن بیرون بزند. این بیرون زدگی در دو فرم کامل و ناقص رخ می دهد، چنانچه نوع ...
معنی بیت: خارکش پیری با لباس زبرِ فرسوده، پشتهی خاری را بر پشت خود گذاشته و حمل می کرد. لنگ‌لنگان قدمی برمی‌داشت هر قدم دانه ی شکری می‌کاشت
معنی و نمونه جمله humility - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، فروتنی، افتادگی، تواضع، حقارت، تحقیر
مفهوم ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است : آنچه که به عنوان مفهوم اصلی این ضرب المثل برای ما مشخص است تواضع می باشد.تواضع به این معنی است که انسان خودش را از دیگری بالاتر نداند و به افرادی ...
معنی تواضع - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... مترادف تواضع: افتادگی، خاکساری، خشوع، خضوع، خفض جناح ...
معنی افتادگی اموز اگر طالب فیضی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
افتادگی دیکشنری فارسی به انگلیسی. earthiness, humbleness, humility, lacuna, modesty, self-effacement
افتادگی، خاکساری، خشوع، خضوع، خفض جناح، شکستهنفسی، فروتنی، نرم‌خویی، (متضاد) تفرعن، فروتنی کردن، خاشع بودن، خاضع بودن،
به افتادگی پلک فوقانی پتوز ( به انگلیسی: ptosis، به فرانسوی: ptose ) گفته می شود. این افتادگی ممکن است خفیف باشد یا تمامی مردمک را بپوشاند. در برخی موارد، پتوز می تواند دید طبیعی را محدود کند یا حتی به طور کامل مسدود نماید.
معنی واژهٔ افتادگی در فرهنگ فارسی عمید به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب
اگر فردی دارای افتادگی جزئی در پلک های خود باشد، مشکل اغلب زیبایی است. این ممکن است به این معنی باشد که فرد از ظاهر پلک خود ناراضی است، اما پتوز روی عملکرد چشم او تأثیر نمی گذارد.
معنی افتادگی . [ اُ دَ / دِ ] (حامص ) فروتنی . (ناظم الاطباء). تواضع و انکسار. (آنندراج ). فروتنی و تواضع. (از مؤید). خضوع . بی شرارتی . صفت افتادن . (یادداشت بخط مؤلف ).
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است معنی: یعنی اگر می خواهی زندگی ات سرشار از برکت و نعمت های الهی شود، همیشه با مردم و بخصوص با زیردستان خود با تواضع و فروتنی رفتار کن.
صفت افتادن. (یادداشت بخط مؤلف). پشت خم دادن، پشت خم کردن، پشت دوتا کردن، تواضع کردن، انکساری، از مترادفات افتادگی است. (از مترادفات ص 101): ز خاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک. سعدی.